چراغ حجره تنها استادکار «صندوق هشترخانی» روشن است
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۳۹۹۹
ایسنا/گیلان صندوق بولاکی یا صندوق هشترخانی، هنری بود که از روسیه وارد گیلان شد.خرید صندوق بولاکی، یکی از ملزومات خریدهای عروسی در سراسر کشور بود که استادکارانش غالبا گیلانی بودند. رضا ظهرپیما، تنها استادکار این هنر در رشت است.
صندوق بولاکی یا صندوق هشترخانی، صنعتی بود که گفته شده از روسیه وارد ایران شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در شهر رشت، راسته معروف به صندوقسازان محل تجمع استادکاران این هنر بود و هرکس میخواست صندوق بولاکی سفارش دهد، حتما سری به این راسته میزد.
راسته صندوقسازان یکی از گذرهای قدیمی رشت در محله سرخ بنده بود. این راسته به بازار رشت نزدیک بود. با احداث یک خیابان جدید، راسته صندوقسازان از بین رفت. در این راسته، صنعتگرانی فعالیت میکردند که حرفه آنها ساخت صندوق بولاکی بود.
در گذشته صندوق بولاکی، یکی از ملزومات خریدهای عروسی بود. داماد یک صندوق هشترخانی برای عروس خود میخرید و نوعروس اقلام شخصی خود را در این صندوق میگذاشت. تا پیش از آنکه چمدان جایگزین صندوق بولاکی شود، خرید و فروش صندوق بولاکی در بازارهای سراسر کشور رواج داشت. صندوقهایی که استادکارانش غالبا گیلانی بودند و این هنر را از استادکاران روسی آموخته بودند.
درحال حاضر تنها یک استادکار صندوق بولاکی در رشت این حرفه را به صورت محدود ادامه میدهد. گاه گاه به دیدن «رضا ظهرپیما»، معروف به «رضا صندوقساز» میروم. تا چند سال پیش او در بازار مسگرها کارگاه صندوقسازی داشت؛ اما از وقتی چمدان جای صندوق را برای خرید عروسی گرفت، رضا صندوقساز هم به کارگاه کوچکی در گاراژ محله باقرآباد نقل مکان کرد.
گاراژ صمدخان در محله باقرآباد، یکی از مکانهایی است که تا سال گذشته هم چند کارگاه نجاری در آن دایر بود. اما، اکنون نیز این گاراژ مانند بسیاری از گاراژهای باقرآباد، تبدیل به انبار پسماندهای خشک شده است. انتهای گاراژ، حجرهای کم نور و باریک قرار دارد.
اگرچه سکوت در گاراژ حکمفرماست، ولی استاد صندوقساز رشت، صدای بلند مرا نمیشنود. ابتدا فوت همسرش، بعد هم ویروس کرونا، توان جسم و روحش را از او گرفته و حالا در سن ۸۵ سالگی، شنوایی گوشهایش نیز کاهش یافته است.
تنها وسیله گرمایی کارگاه، تکه چوبهایی است که در یک پیت حلبی جرق جرق میسوزد. در کارگاهش دو صندوق هست؛ صندوقی که نخستین بار توانست به تنهایی بسازد و صندوق دیگری که برای تعمیر آوردهاند.
رضا ظهرپیما بی آنکه تلخندی بزند، میگوید: «صندوق زندگی من دیگر پر شده است، بزودی درش را هم می بندم. خریدار که نباشد، این هنر هم به کار نمی آید.»
و درب صندوق بزرگی را که برای تعمیر آوردهاند، باز میکند تا قدمت صندوق را به من نشان دهد. روی حلب پرنقش و نگاری که روی آن است، عدد ۱۹۱۴ درج شده است و میگوید:« این صندوق اصل روسی است. ۱۰۰ سال قدمت دارد. برای تعمیر آوردهاند. حلبهایش نیاز به تعمیر داشت.» و من به نقش و نگارهای روی ورقهای فلزی مینگرم که با مهارت تکرار شده است.
رضا ظهرپیما متولد ۱۳۱۷ است. وقتی شش سال داشت، او را برای یادگیری حرفه صندوقسازی نزد استادکاری میبرند که از قفقاز به رشت آمده بود.« دوتا برادر به نامهای احمدعلی و محمد علی از بادکوبه به رشت آمده بودند. استاد صندوقسازی بودند. به آنها کورد احمد میگفتند.
تا پیش از آنکه حرفه صندوقسازی در رشت رواج یابد، تاجرهای ما می رفتند روسیه، تاجیکستان، بادکوبه و قزاقستان از این صندوقها میخریدند و به ایران میآوردند؛ تا قبل از اینکه شیوه ساخت صندوق سازی به ایران بیاید، ما فقط تعمیرکار صندوق داشتیم. کسی سازنده نبود؛ بعدها که استادکاران قفقازی به رشت آمدند، گیلانیها هم صندوقسازی را یاد گرفتند.»
وی با اشاره به نخستین صندوقی که خود ساخته و سالهاست همدم او در کارگاهش است، میافزاید: «وقتی ۱۸ سالم بود، به تنهایی این صندوق را ساختم. آن زمان در حجره استادم، سرکارگر بودم. حدود ۶۰ سال پیش آن را فروختم. چند سال پیش صاحبش میخواست آن را بفروشد، دوباره آن را برای خودم خریدم.»
از او قیمت ساخت یک صندوق را میپرسم. جوابش واضح نیست.«بستگی دارد، چه اندازهای باشد؟ جنس چوبش چه باشد؟ تورنده (بدون حلب داخلی) یا روسی (با روکش حلب داخل صندوق) بستگی به نقش و نگار حلبش هم دارد و... .
در مجموع ساخت یک صندوق شبیه همین، حدود ۱۵میلیون تومان هزینه دارد. بخاطر همین من دیگر صندوق نمیسازم مگر کسی سفارش دهد. در حال حاضر بیشتر کار تعمیراتی برای من میآورند.
نه بیمه دارم و نه پولی که با آن گذران کنم. هر ۴ پسرم این هنر را بلد هستند، ولی هیچکدام صندوق نمیسازند. هنری که نتوان با آن زندگی را اداره کرد، به چه دردی میخورد!»
برای من صندوق بولاکی، یادآور خاطرات مادربزرگ است. هر وقت به خانه او میرفتم، به «زاموک» روی صندوق توجه میکردم که مثل الماسی وسط گل میخهای رنگی میدرخشید. هر از گاهی سراغ قفل میرفتم که شاید بازمانده باشد و در صندوق را باز کنم و داخلش را بکاوم. براستی چه در آن داشت که همیشه یک قفل بزرگ روی آن میزد و رویش را هم با پارچه ماهوت مشکی که نقشهای رشتی دوزی داشت، میپوشاند؟!
برای مادربزرگ، صندوق قدیمی توی گنجه، یک صندوق معمولی نبود. هربار که صندوقش باز میشد، به اندازه یک عمر زندگی، خاطراتش را از «صندوق بولاکی» بیرون میکشید. هر قواره پارچه یا لباسی که از صندوق بیرون میآورد، خاطراتش را تداعی میکرد.
حالا مادربزرگ با خاطراتش از این دنیا رفته و صندوق عروسیاش ته انبار افتاده و گل میخهایش هم بیرون زده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری صنایع دستی هنرهای بومی ایران محلات قدیمی رشت روسيه استانی اجتماعی استانی اقتصادی دهه فجر 1402 استانی شهرستانها صندوق سازی یک صندوق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۳۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد از تغییر نام استقلال
آفتابنیوز :
حسن روشن کاپیتان و بازیکن اسبق تیم استقلال درباره بحث تغییر نام باشگاه استقلال از سوی مالکان جدید این باشگاه به "استقلال خلیج فارس" اظهار داشت: با توجه به مسائل سالهای گذشته از دهههای ابتدایی انقلاب و حتی پیش از آن پیرامون موضوع خلیج فارس و حساسیتهای موجود بین کشورهای حاشیه نشین عربی به نظر من انجام این کار میتواند به نوعی حاشیه ساز باشد.
وی افزود: من از سالها پیش سنگ کلیه سنگ داشتم که بعد از مراجعه به پزشکان مختلف در داخل و خارج از کشور و شنیدن توصیه آنها در این باره که، چون خطری برایم ندارد پس به آن نباید دست بزنم به این نتیجه رسیدم که کاری به کارش نداشته باشم. تقریباً همه پزشکان گفتند ممکن است با تحریک این بخش از کلیه ام مشکلات دیگری اضافه شود. الان هم تغییر نام استقلال به استقلال خلیج فارس دقیقاً حکم همین موضوع را دارد که میتواند حاشیههایی را برای این تیم با طرفداران میلیونی به وجود بیاورد.
پیشکسوت استقلال ادامه داد: علاوه بر همه این مسائل این تیم از ابتدا در شهر تهران متولد شده و توسط گروهی که آن را تیم دوچرخه سواران نامیدند شکل گرفته و در نهایت امروز نزدیک به ۵ دهه است که همه آن را به نام استقلال میشناسند. این تیم نمیتواند مثل تیمهای دیگر کشور از یک شهر به شهر دیگری برود یا نامش به نام شهر دیگری صدا شود، چون این بیحرمتی به مردم تهران است. استقلال در تهران دارای اصالت بوده و تغییر نام این تیم به خلیج فارس مثل این است که این تیم را از تهران برده باشند.
روشن اضافه کرد: لابد با توجه به تمایل مالکان جدید باشگاه بعد از چند وقت بازیهای خانگی استقلال را هم از تهران به بندر ماهشهر میبرند که البته هیچ بعید نیست و این با ذات فوتبال و آنچه این باشگاه را در تهران به این سابقه و قدمت اصلا همخوانی نخواهد داشت.
بازیکن قدیمی فوتبال کشورمان خاطرنشان کرد: قطعاً به مردم تهران برمیخورد که چنین رفتاری با تیم شهرشان صورت بگیرد. مثل این است که تراکتور را در تبریز به اهالی زاهدان بفروشند و در ورزشگاه یادگار امام این شهر، تیم محبوبشان را با یک اسم دیگر صدا کنند و پسوندی به انتهای آن اضافه شود. درست است که خلیج فارس برای همه مردم ایران است، اما استقلال از اول در تهران بوده و متعلق به مردم تهران است. شاید بتوان در انتهای اسم استقلال داخل پرانتز خلیج فارس را هم قرار داد، اما تغییر نام این باشگاه در سطح بین المللی دردسرساز خواهد بود.
روشن تاکید کرد: این موضوع حتی ممکن است در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم باشگاه استقلال را به چالش بکشد و به دلیل حساسیتهای موجود در منطقه این تیم و حتی فدراسیون فوتبال ایران را درگیر مسائلی کند که باعث صرف انرژی و هزینه برای کشورمان شود بنابراین به نظر من این اقدام در چنین شرایطی بیشتر از اینکه به نفع استقلال باشد میتواند برای این باشگاه و میلیونها هوادارش دردسرساز بشود.
روشن درباره حضور مالکان جدید در راس باشگاه استقلال یادآور شد: اصلاً باید دید این افراد تازه وارد چه اقداماتی در نظر خواهند داشت. به هر حال آنها خودشان را مالک باشگاه میدانند و میخواهند هیئت مدیره و مدیرعامل خودشان را بگذارند. من باز هم تاکید میکنم نگران این هستم که تصمیم بگیرند بازیهای استقلال را در ماهشهر برگزار کنند. اصلاً آنها میدانند این باشگاه ممکن است سالی ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه داشته باشد.
وی با اشاره به بخش اندکی از سهام باشگاه استقلال که هنوز در اختیار دولت است تاکید کرد: این مقدار حتی اگر یک درصد هم باشد میتواند در مواقع لزوم به عدد ۱+۵۰ درصد تبدیل شود. به همین خاطر است که میگویم نمیتوان به هیچ وجه حساب قطعی و ویژهای روی مالکان جدید باشگاه استقلال باز کرد. چون ممکن است در یک مورد و به خاطر مداخله در کارشان تصمیم بگیرند قید همه چیز را بزنند. اصلا آیا این حساسیتها رو یتیم استقلال را میدانند!
روشن در پایان گفت: به اعتقاد من مالکان جدید باید بیشتر از هر چیز روی تقویت آکادمیهای فوتبال باشگاه استقلال دقت نظر داشته باشندت، چون این باشگاه با پتانسیل بالای فوتبالی در سطح کشور میتواند از این طریق خودش را نسبت به جذب بازیکن بینیاز کند و یا از این محل درآمدزایی هنگفتی داشته باشد. البته باید از افارد سالم در آکادمیهای فوتبال استقلال بهره ببرند والا باز هم مسایل قبلی و حق حساب گرفتن از پدرومادران باب میشود.
منبع: خبر ورزشی